سرور های سناریو در کشور المان قرار دارد و اپراتور مخابرات محدودیت سنگینی اعمال نموده است، لطفا در صورت مشکل در اتصال اپراتور خودرا تغییر داده یا از VPN استفاده نمایید.
سرور های سناریو در کشور المان قرار دارد و اپراتور مخابرات محدودیت سنگینی اعمال نموده است، لطفا در صورت مشکل در اتصال اپراتور خودرا تغییر داده یا از VPN استفاده نمایید.
در طول سالهای متمادی که به عنوان یک تماشاگر مشتاق سینما، بیش از سهم خود فیلمهای مضحک دیدهایم ، حتی در مواردی عمداً به دنبال آنها بودهایم. این را فقط برای اطمینان به شما ذکر میکنیم که وقتی میگوییم حماسه Godsploitation “توطئه شیطان” یکی از دیوانهترین فیلمهایی است که تا به حال شاهد آن بودهایم، سعی نمیکنیم به شدت هذلانگیز باشیم. بررسی فیلم توطئه شیطان را در ادامه بخوانید.
همچنین مطلب بررسی فیلم قرون وسطایی – راپسودی بوهمیایی از کبودیهای شاد و خونریزی وحشیانه را بخوانید. ممکن است بپرسید چقدر مزخرف است؟ سکانس آغازین را در نظر بگیرید، که نبرد کتاب مقدس بین فرشتهی بزرگ مایکل (پیتر منسا) و لوسیفر سرکش (جو اندرسون) را بازگو میکند و با تبعید دومی به حبس ابدی در اعماق جهنم به پایان میرسد.
اگر بتوانید ظاهر مبهم و تصاویر CGI تا حدی مشکوک نمایش داده شده را نادیده بگیرید، این به اندازه کافی ثابت است. نه، لحظه الهام – اگر کاملاً این کلمه باشد – زمانی فرا میرسد که مایکل به صحنه میآید تا حبس لوسیفر را با بستن او به زنجیری به ظاهر ناگسستنی به پایان برساند. لوسیفر در حالی که او را میکشانند، گفت: “آیا این واقعا ضروری است؟” ما می دانیم که به سختی دو هفته به سال ۲۰۲۳ رسیده ایم، اما شک داریم که امسال خط خنده دارتری از یک فیلم وجود داشته باشد، مگر اینکه الین می بدون اینکه به کسی چیزی بگوید به سر کار خود بازگردد.
بقیه «توطئه شیطان» هرگز به آن سطح از حماقت عالی نمی رسد، اما لرد می داند که تلاش می کند، بدون جناس. هنگامی که داستان دوباره در زمان ما تکرار می شود، کفن تورین – آن طول افسانه ای از کتانی که ظاهراً به عنوان کفن دفن عیسی عمل می کرد و ظاهراً تصویر منفی او را نشان می داد – به نمایش گذاشته شده است و روزانه هزاران بازدید کننده را به خود جذب می کند. یکی از این بازدیدکنندگان، محقق هنر ناباور آمریکایی، لورا میلتون (آلیس اور-یوینگ) است که توسط یکی از دوستانش، پدر مارکونی (جو دویل) اجازه داده شده است تا مجسمه همراه را که شرح شکست مایکل از لوسیفر است، مطالعه کند. هنوز هم پس از ساعت ها، لورا شاهد است که گروهی به رهبری لیز بدخواه (اولین هال) کفن را می دزدند و پدر مارکونی را قبل از دزدی در شب می کشند.
معلوم می شود که لیز رهبر یک فرقه شیطانی است که مصمم است لوسیفر را از زنجیرش رها کند، او را در بدن یک کودک متولد نشده تناسخ کند و به او و شیاطین همکارش اجازه دهد بر زمین حکومت کنند. افسوس، تلاش آنها متوقف شده است زیرا اجساد فانی به سادگی نمی توانند در برابر فشار قدرت و خشم لوسیفر مقاومت کنند – فقط مسیح شیرخوار احتمالاً می تواند در آن شرایط زنده بماند.
همچنین معلوم شد که لیز یک آس بیولوژیکی در آستین خود دارد – دکتر. لورن (برایان کاسپ)، شریک ژنتیک شیطان صفت او، راهی برای استخراج DNA افرادی که مدتها مردهاند برای ساختن کلونها ابداع کرده است. سپس از DNA کفن برای ابداع یک تخمک بارور شده در لیز استفاده می کنند تا بتواند پایان تمدن را به دنیا بیاورد. (آنها ظاهراً تلاش های آشکارا شیطانی خود را با برگزاری حراج های مخفیانه شبیه سازی شده مانند ویوالدی و میکل آنژ، که دومی با پیشنهاد افتتاحیه ده میلیون یورو انجام می دهد، تأمین مالی می کنند.) می دانیم که به نظر بی ایراد به نظر می رسد. اما چیزی که آنها روی آن حساب نکردند این بود که در نتیجه دعای مرگ مرحوم پدر مارکونی، جسدش توسط مایکل تحویل داده شد، که در تعقیب یک مسابقه مجدد با دشمن سابق خود می رود.
آنچه در اینجا داریم روایتی است که به معنای واقعی کلمه ادغام نامقدسی از عناصر را پیشنهاد میکند که به طور عمده از منابع مختلفی مانند «بهشت گمشده»، «بچه رزماری» و «پسران از برزیل» که از طریق صدای ادبی فیلتر شدهاند – به دلیل عدم وجود اصطلاح مودبانه تر – دن براون به گونه ای که ویراستاران ما را زیر سوال می برد که آیا لازم است داروهایمان را تنظیم کنیم یا خیر. شاید با درک این نکته که فیلمنامه اد آلن هر آنچه که یکپارچگی ضعیفی داشته باشد ممکن است از بین برود اگر به تماشاگران اجازه داده شود بیش از چند ثانیه در مورد روایت فکر کنند،ناتان فرانکوفسکی، کارگردان، سعی میکند با سرعتی سرسامآور از یک صحنه به صحنه دیگر (از جمله سفرهای متعدد از طریق دروازهای مناسب به جهنم) از آن جلوگیری کند.
متأسفانه، این موضوع کاملاً قابل حل نیست زیرا ترکیبی از جلوههای ظاهری شیک، قانعکننده اما فراوان و ضربات اکشن بیتفاوت، آن را کمی شلوغ کرده است. برای مدتی، تقریباً حاضر بودیم «توطئه شیطان» را به دلیل پوچ بودن مطلق، تقصیرهای هنری متعدد آن را ببخشیم. با این حال، در یک سوم پایانی فیلم، «توطئه شیطان» شروع به مهار دیوانگی میکند و آشناتر و تکراریتر میشود، درست زمانی که باید به ارتفاعات دیوانهتر هم برسد. بزرگترین دلخراش به نتیجه می رسد، یک نقطه اوج بسیار آشنا که فقط برای ایجاد دنباله ای مفید است که وجود آن تنها می تواند به عنوان نشانه ای کلیدی از نزدیک شدن Rapture باشد.
با این حال، یک لحظه عالی دیگر همتراز با آن نقطه آغازین وجود دارد، که در آن یک لورای لوسیفر، بهترین تاثیر خود را از ایزابل آجانی در «تصرف» میگذارد – فریاد میکشد، خودش را به هم میریزد، و یک گالن سفیدکننده را فشار میدهد. مستقیماً در صورت لیز استفراغ کند – قبل از اینکه در نهایت رام شود و به سمت خود کشیده شود. با تماشای رفتن او، لیز را می شنویم که با حسرت زمزمه می کند: “این می توانست من باشم.” بله، “توطئه شیطان” از کیک میوه ای ضرب المثل تر و دو برابر دشوارتر است، صرف نظر از اینکه در طیف الهیات کجا زندگی می کنید.
این خیلی مزخرف است، در واقع، بخش کوچکی از ما تقریباً میخواهد آن را توصیه کند، بر این اساس که فیلمی به این بیحرکت این روزها به ندرت اکران عمدهای پیدا میکند. در نهایت، نمیتوانیم این کار را انجام دهیم – استانداردهای حرفهای و غیره – اما اگر توصیف ما از دیوانگیهای آن به شما انگیزه دهد که خودتان آن را بررسی کنید، میتوانیم به شما اطمینان دهیم که تجربهای دارید که به راحتی فراموش نخواهید کرد. ، مهم نیست چقدر تلاش می کنید.
نظر شما درباره بررسی فیلم توطئه شیطان چیست؟ در نظر ها اعلام کنید
اولین نفر باشید دیدگاهی ثبت میکند
دیدگاه های کاربران