سرور های سناریو در کشور المان قرار دارد و اپراتور مخابرات محدودیت سنگینی اعمال نموده است، لطفا در صورت مشکل در اتصال اپراتور خودرا تغییر داده یا از VPN استفاده نمایید.
سرور های سناریو در کشور المان قرار دارد و اپراتور مخابرات محدودیت سنگینی اعمال نموده است، لطفا در صورت مشکل در اتصال اپراتور خودرا تغییر داده یا از VPN استفاده نمایید.
فیلم قانون مورفی فیلمی وسوسهانگیز، اما سردرگم است. مجموعهای از سکانسهایی با اجرای متفاوت و جذاب که زمانی که در کنار هم قرار میگیرند نمیتوانند فیلمی منسجم بسازند و در گهواره کمدی فانتزی، کمدی شانه تخممرغی و اجتماعی مدام در نوساناند و تاب میخورند.
آخرین فیلم رامبد جوان، قانون مورفی قرار است یک کمدی اکشن خوشرنگ و لعاب باشد. فیلم با سکانس طولانی تعقیب و گریز شروع میشود که در آن امیر جدیدی در نقش فرخ پلیس مشنگ و هادی کاظمی پلیس کار بلد، دلقکی را در خیابانها و بزرگراههای تهران و مجتمع خرید تعقیب میکنند. سکانسی پرزحمت در لوکیشنهای مختلف با ریتمی تند و سریع که فارغ از خندهدار نبودنش خوشساخت و جسورانه است و هنرنمایی جوان را در کارگردانی نشان میدهد؛ و همراه با دو سکانس بعد، که ادامه معرفی کاراکتر فرخ است، به خوبی ویژگیهای کل فیلم را نمایان میکنند.
فیلمی که استفاده از فضاها و اتمسفرهای مختلف برایش لحنی چندپاره ساخته است. سوژه مورد تعقیب یعنی دلقک (شخصیتی آشنا در فیلمهای خارجی)، در کنار گیجبازیهای جدیدی و کاظمی و تصادف با کامیون هندوانه و ورود ماشین دلقک به مجتمع خرید، تعقیب و گریز جدی در مجتمع، جا ماندن دست جدیدی در کمربند شلوار کاظمی و… معرف فیلمی هستند که از یک طرف متاثر از فیلمهای خارجی خوش ساخت، پرتحرک، پر رنگ و لعاب و پرزحمت کمدی فانتزی است، اما در عین حال گاه جدیت فیلمهای پلیسی را دارد و برای بامزه شدن از شوخیهای سخیف و بیظرافت هم در آن استفاده میشود.
فیلمی چندپاره که در ابتدا هوسانگیز به نظر میرسد اما در نهایت چیزی عاید تماشاگر نمیشود. امیر جدیدی و امیر جعفری در فیلم قانون مورفی این سکانسهای طولانی ابتدای فیلم تنها بهمنظور معرفی کاراکتر اصلی طراحی و اجرا شده و هیچ کاربردی جز آن ندارند. مسئله دلقک، همکار فرخ (با بازی کاظمی)، خانواده و همسر در همینجا به اتمام میرسند و تقریبا دیگر هیچوقت به آن برنمیگردیم. ۲۰ دقیقه از فیلم برای نمایش گیجی و بیپولی و در آمپاس بودن شخصیت اصلی که تاثیری هم در ادامه داستان و وقایع اصلی ندارد و حذف کاملش آسیبی به آن نمیزند.
لحن فیلم در خانه جدیدی هم بالکل تغییر میکند و به درام اجتماعی یا در بهترین حالت کمدی اجتماعی نزدیک میشود. طوری که حتی بازی جدیدی هم که قرار است با لحنش گیجی شخصیت را نشان بدهد و بخش پررنگی از بار کمدی کار را به دوش بکشد، در اینجا تغییر کرده و جدی میشود. این تغییر لحنها در جایجای فیلم به چشم میخورد و از فیلم قانون مورفی، اثری بلاتکلیف میسازد. مثلا در سکانس جنگل که ماشین را از فرخ و بهمن (با بازی امیر جعفری) میدزدند، فرخ در یک تکگویی نسبتا طولانی به بیان مشکلات اجتماعی و اقتصادیاش میپردازد. مونولوگی که لحن کمدی فیلم را از بین میبرد و طوری به آن جدیت درامهای اجتماعی میبخشد که با موقعیت فانتزی آن سکانس و قبل و بعدش همخوانی ندارد. با این حال همچنان اجرای این صحنه به لحاظ تصویری زیباست. قابی جذاب از جدیدی و جعفری که وسط جنگل روی مبلی راحتی نشستهاند و جدیدی سر بر شانه جعفری گذاشته. صحنهای چشمگیر که دیدنش در یک شبکه اجتماعی میتواند قابل توجه باشد اما خود به آشفتگی فیلم دامن میزند.
رامبد جوان در فیلم قانون مورفی انگار جوان هم به دنبال هدفی بیش از این نبوده است؛ ترانه بیا برگرد قمیشی را با لحنی جدی در دهان فرخ میگذارد، او را به رقص با پیرمرد متوهم وامیدارد، در سکانس مواجهه با منوچهر و جعفری یک بزنوبکوب مفصل و طولانی راه میاندازد و شوخیهای جنسی سخیف میکند، با خوراندن حشکیک به فرخ و ایده تکراری وهم کاراکتر دستاویزی برای نقب زدن به دنیایی بامزه و فانتزی میسازد که قرار است بار خندهدار شدن فیلم را به دوش بکشد. همه و همه برای آرایش فیلمنامه ضعیف و خندان تماشاگر؛ و غمانگیز اینکه با وجود همه اینها کمتر موقعیتی پیش میآید که خندهای به لب بنشیند.
چندپارگی لحن فیلم در بازی بازیگران هم دیده میشود. امیر جعفری در قالب همان نقش تکراری و همیشگیاش است؛ کاراکتری عصبی و پرخاشگر که سر و چشم میدراند و کلمات را با دقت تئاتری ادا میکند. طهماسبی هم همان طهماسبی همیشه است. جدیدی اما تنها بازیگری است که در تلاش است لحنی به کل متفاوت از همیشه و متناسب با حال و هوای عموما فانتزی فیلم به نقش بدهد. تلاشی که اگرچه در کنار بازی دیگر بازیگران فیلم، وصلهای به نظر میرسد، اما تنها بازی است که سرخوشی خوشایندی به نقش و فیلم میدهد.
همه اینها قانون مورفی را به مجموعهای از ویدیو کلیپهای مجزای زیبا تبدیل میکند که هر یک به تنهایی سرخوش و خوشساخت هستند و دیدن هرکدام از آنها در فضاهای مجازی لطف خاصی دارند اما در کلیت وصلهپینهای و ناهمگون به نظر میرسند. میشود درک کرد که جوان قصد داشته در قانون مورفی چه بکند، اما در رسیدن به این هدف ناکام بوده است.
اولین نفر باشید دیدگاهی ثبت میکند
دیدگاه های کاربران