سناریو

تاریخ پر فراز و نشیب اولیه آژانس اطلاعات مرکزی از طریق منشور زندگی یک انسان مشاهده می شود.

The tumultuous early history of the Central Intelligence Agency is viewed through the prism of one man's life.

فرانک، مردی مجرد که فرزند نابغه خواهرزاده‌اش مری را بزرگ می‌کند، با مادرش به نبرد حضانت کشیده می‌شود.

Frank, a single man raising his child prodigy niece Mary, is drawn into a custody battle with his mother.

افروز کاپیتان تیم فوتسال بانوان ایران است. ایران پس از 11 سال تلاش در فینال جام ملت های آسیا حضور دارد. اما وقتی او به مالزی می رود، متوجه می شود که شوهرش او را از خروج از قلمرو منع کرده است.

Afrooz is the captain of the women's futsal team in Iran. After 11 years of hard work, Iran is in the final of the Asian Nations Cup. But when she embarks for Malaysia, she learns that her husband forbids her to leave the territory.

یک مرد توسط یک زن جنایتکار کشته می شود و دو غریبه به جرم قتل دستگیر می شوند. یکی به دلیل نابینا بودن صحنه قتل را ندیده و دیگری به دلیل ناشنوا بودن صحنه را دیده است. آنها شانس زنده ماندن از این مرگ را دارند ...

A man is killed by a criminal woman and two strangers are arrested for murder. One has not seen the murder scene because he is blind, and the other has only seen the scene because he is deaf. They have a chance to survive this dea...

زن و مردی در شمال ایران تصادف می کنند. آنها به کما می روند اما همسرانشان از اینکه این دو با هم بودند و در شمال چه می کردند چیزی نمی دانند.

A man and a woman are have a car accident in the north of Iran. They go into a coma but their spouses don't know anything about why these two were together and what they were doing in the north.

مهتاب و آوا در سال دوم دانشگاه در رشته مهندسی همکلاسی هستند. داستان از جایی شروع می شود که آنها و سایر همکلاسی هایشان به سفری به اصفهان می روند.

Mahtab and Ava are classmates in their second year of college studying engineering. The story begin when they and other classmates go on a trip to Esfahan.