سناریو

داستان واقعی زندگی یک جاسوس اسرائیلی به نام ایلای کوهن.(این سریال تلاشی بی فایده ای برای نمایش قدرت پوشالی رژیم جعلی حاکم به فلسطین است.)

Based on the life of Israeli spy Eli Cohen.

آیله داستان اصلان است که پسر خانواده ای پرجمعیت است و یک کلوپ شبانه را اداره می کند. یک مرد فوق العاده زیرک. او شخصیتی تاریک و مرموز است. روانشناس دوین وارد زندگی این مرد دشوار می شود و شدید می شود.

Aile is a story of Aslan who is the son of a large family, runs a nightclub. An extremely shrewd man. He is a dark and mysterious character. Psychologist Devin will enter the life of this difficult man and it becomes intense.

در رئالیتی شوی «ناتو» چند بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه 10 پرسش سخت و گاهی اوقات خنده‌دار از آنها پرسیده می‌شود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل می‌داند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا می‌کند هیچ‌کس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.

There are several players in the "NATO" reality show. During the competition, they are asked 10 difficult and sometimes funny questions, and the players must work together to find the correct answer. Among these players, one person has the role of "NATO". NATO is the one who already knows the answer to all the questions. Apart from the player who plays the role of NATO, no one, even the presenter of the program, knows about the identity of this player.

میترا وکیل خوش‌نامی است که روزی در دفترش یک جنایت رخ می‌دهد. بنابراین او مجبور می‌شود برای دفاع از خود تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند و در این راه با دردسرهایی رو‌به‌رو می‌شود که حتی شغلش را نیز به خطر می‌اندازد.

شرکت‌کنندگان را دنبال می‌کند تا در چالش‌های مبتنی بر بازی‌های کودکان کره‌ای که در بازی Squid Game به نمایش در می‌آیند، برنده یک جایزه نقدی 4.56 میلیون دلاری شوند.

Follows contestants as they compete in challenges based on the Korean children's games featured on the Squid Game to win a $4.56 million cash prize.

کل ماجرا از صبح بهاری در شکر آباد شروع شد، جایی که جمشید قاسم پور از زندان آزاد شد و رضا خرسند بالاخره شغلی پیدا کرد. اما اتفاقی افتاد که همه چیز را خراب کرد.

The whole story started on a spring morning in Shekar Abad, where Jamshid Ghasempour was released from prison and Reza Khorsand finally got a job. But something happened that ruined everything.